این گزارش توسط خانم معصومه محمدي، رييس گروه آمارهاي نيروي انساني و آقای ايمان محمودي،كارشناس آمارهاي نيروي انساني دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران تهیه شده است.
با نگاهی به وضعیت بازار کار کشور مشاهده ميگردد كه براي رصد بازار كار در ایران به شاخص بیکاری و نرخ مربوط به آن توجه ويژهاي میشود. چنین موضوعی موجب خواهد شد که تصویری واقعی از بازار کار کشور به دست نیاید و در عین حال، سیاستگذاریها و برنامهريزيها مسیر درستی را در پیش نگیرد و در ادامه راه با مشكل مواجه شود. لذا شايسته است كه شاخصهاي ديگري از بازار كار هموزن و به مثابه نرخ بيكاري مورد توجه و بررسي قرار گيرد. زيراكه اين شاخص به تنهايي نميتواند بيانگر واقعي وضعيت بازار كار باشد. سازمان بينالمللي كار[1] نيز بر این موضوع صحه گذاشته و تایید میکند براي بررسي بازار كار بايد مجموع شاخصها را در كنار هم ديد. لذا براي ارزيابي وضعيت اقتصادي يك كشور بايد مجموعهاي از شاخصهاي بازار كار را در نظر گرفت.
شاخصهاي مهمي كه برای ارزیابی بازار کار مي توان از آنها بهره برد، عبارتند از: "نرخ مشارکت اقتصادي، نسبت اشتغال، وضع شغلی، اشتغال بر حسب بخشهاي فعاليت اقتصادی، اشتغال برحسب گروههای عمده شغلی، ساعات کار، بیکاری، بیکاری جوانان، سهم جمعيت داراي اشتغال ناقص زمانی، جمعیت خارج از نیروی کار و سهم شاغلين با 49 ساعت كار و بيشتر در هفته". شايان گفت است، تمامي شاخصهاي نامبرده در كنار هم ميتوانند تصوير بهتري از بازاركار كشور ارايه داده و با كمك آنها ارزیابی مطلوبتری از بازار کار بدست آورد.
همچنين اطلاع از نحوه جابجاييها و جريانات در بازار كار بين سه وضع فعاليت (شاغل، بيكار و غيرفعال) نيز در اطلاع از وضعيت بازار كار كمك شايان توجهي خواهد كرد.
اين مجموعه از اطلاعات از طريق طرح آمارگيري نيروي كار در كشور قابل بررسي و دسترسي است كه در گفتار پیشروی به آن پرداخته ميشود.
از سال 1376 اطلاعات بازار کار کشور از طریق طرح "آمارگيري از ويژگيهاي اشتغال و بيكاري خانوار" حاصل ميشد که به منظور بهبود كيفيت و انطباق بيشتر با مفاهيم بينالمللي بهويژه سازمان بينالمللي كار، مورد بازنگری قرار گرفت تا به صورت طرح فعلي و با عنوان "طرح آمارگيري نيرويكار" به اجرا در آيد. "طرح آمارگیری نیرویکار" اولين بار در سال 1384 آغاز شد و از آن زمان تاكنون در ماه مياني هر فصل اجرا شده است.
"طرح آمارگیری نیرویکار" با هدف شناخت ساختار و وضعیت جاری نیروی کار کشور و تغییرات آن اجرا میشود. این هدف از طریق «براورد شاخصهای فصلی و سالانهی نیروی کار در سطح کل کشور و استانها»، «براورد تعداد سالانه در سطح کل کشور و استانها»، «براورد تغییرات فصلی و سالانهی شاخصهای نیروی کار در سطح کل کشور » و «براورد تغییرات سالانهی شاخصهای نیروی کار در سطح استانها» تأمین میشود.
جامعه تحت پوشش طرح آمارگیری نیروی کار مجموعه افرادی است که طبق تعریف، عضو خانوارهای معمولی ساکن یا گروهی در نقاط شهری یا روستایی کشور هستند. لذا، این طرح اعضای خانوارهای معمولی غیر ساکن و اعضای خانوارهای موسسهای را پوشش نمیدهد.
در گزارش پیشروی، به بررسي نتايج طرح آمارگيري نيروي كار بهار 1399 به صورت تفصيلي پرداخته ميشود. لازم به ذكر است، ابتدا به بررسي تغييرات شاخصها و تغييرات جمعيتي كل كشور، سپس شاخصها در سطح استاني و در انتهاي گزارش، به بررسي ماتريس انتقال جريانات نيروي كار در بهار 1399 نسبت به بهار 1398 پرداخته ميشود. قبل از شروع گزارش لازم به ذكر است، چنانچه ميدانيد با شيوع بيماري كوويد 19 در سراسر جهان بسياري از كسب و كارها به حالت تعطيل يا نيمه تعطيل درآمدند و بهعبارت ديگر در ماههاي اخير بازار كار نه تنها در كشور ما بلكه در كل جهان متاثر از اين بحران بوده است كه به طرق مختلف اين اثرات نمود پيدا كردهاند. بررسي نتايج طرح آمارگيري نيروي كار نشان ميدهد اين بيماري بازار اشتغال ايران را به شدت تحت تاثير قرار داده است، كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
شاخصهاي بازار كار
طرح آمارگيري نيروي كار در هر فصل سال 1399 بهصورت نمونهاي با مراجعه به افراد 10 ساله و بيشتر 60648 خانوار در مناطق شهري و روستايي 31 استان كشور اجرا ميشود. نگاهي به اهم نتايج اين طرح در بهار 1399 حاوي نكات ذيل است:
_ بررسی نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ فعاليت) جمعيت 15 ساله و بيشتر در بهار 1399 نشان میدهد كه 41.0 درصد جمعیت در سن کار (15 ساله و بیشتر) از نظر اقتصادی فعال بودهاند؛ یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. همچنين نتایج نشان میدهد كه نرخ مشارکت اقتصادی در بین مردان و زنان به ترتيب برابر 67.9 درصد و 14.1 درصد مي باشد. از دو زاویه میتوان مسئله را بررسی کرد، یکی در بعد داخلی و از طریق رصد جریانات و سری زمانی بازار کار (در مقایسات فصلی) و دیگر ارزیابی شاخصهای بازار کار کشور در سطح بینالملل که در این بخش به آن پرداخته میشود. بررسي روند تغييرات نرخ مشاركت اقتصادي كل كشور نشان ميدهد كه اين شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (بهار1398)، 3.7 درصد كاهش داشته است كه خود نشان دهنده خروج نيروي كار از بازار كار ميباشد. وقتی به لحاظ جمعیتی تغییرات این شاخص مورد بررسی قرار میگیرد مشاهده میشود كه در فصل بهار سال جاري نسبت به فصل مشابه سال قبل حدود 2 ميليون نفر از بازار كار خارج شدهاند كه بيش از 1 ميليون و 20 هزار نفر آن را زنان و 970 هزار نفر آنرا مردان تشكيل ميدهند. اما از منظر ديگري كه به اين شاخص نگاه شود، در مقايسه با بازار كار كشورهاي ديگر و مقایسات بینالمللی ملاحظه ميگردد كه يكي از معضلات بازار كار كشور ما پايين بودن نرخ مشاركت اقتصادي زنان است در حاليكه اين نرخ براي مردان با متوسط جهاني آن همخواني دارد، اما با نرخ متوسط جهاني زنان داراي تفاوت قابل ملاحظهاي است. بهعبارت ديگر براي داشتن اقتصادي پويا و بازار كاري پر رونق بايد بر روي رفع معضلات حضور زنان در بازار كار متمركز شد.
_ نسبت اشتغال نشان ميدهد، چه سهمي از جمعيت در سن كار شاغل هستند. بررسي نسبت اشتغال جمعيت 15 ساله و بيشتر در بهار 1399، بيانگر آن است كه 36.9 درصد از جمعيت در سن كار (15 ساله و بيشتر) شاغل بودهاند. اين شاخص در بين مردان بيشتر از زنان و در نقاط روستايي بیشتر از نقاط شهري بوده است. ارزيابي اين شاخص گوياي آنست كه در بهار 1399 نسبت به بهار 1398، بازار اشتغال از رونق كمتري برخوردار بوده و در واقع حدود 1 ميليون و 500 هزار نفر از جمعيت شاغل كاسته شده و نسبت اشتغال به ميزان 2.9 درصد كاهش يافته است، اين ميزان به ترتيب در مردان و زنان 3.3 درصد و 2.4 درصد و در مناطق شهري2.6 درصد و مناطق روستايي 4.0 درصد كاهش يافته است که در ادامه چگونگی آن توضیح داده میشود.
_ اين بررسي، گوياي آن است كه جمعيت شاغل در بهار 1399 نسبت به فصل مشابه سال 1398 در طول يك هفته مرجع حجم ساعت كار كمتري انجام دادهاند و متوسط ساعات كار هفتگي در دوره مورد بررسي كاهش محسوسي داشته و از 45.8 ساعت در هفته در بهار 1398 به 40.4 ساعت در هفته براي هر نفر شاغل در بهار 1399 رسيده است. اين پديده در سالهاي اخير بيسابقه بوده است. نتايج اين بررسي نشان ميدهد، 56.1 درصد از جمعيت شاغل، 44 ساعت و بيشتر و 36.7 درصد كمتر از 44 ساعت در هفته مرجع كار كردهاند و 7.2 درصد نيز در هفته مرجع موقتاً در سركار خود حاضر نبودهاند. به عبارت ديگر، در مقايسه با فصل مشابه سال گذشته بيش از 3 ميليون نفر از افرادي كه 44 ساعت و بيشتر در هفته مرجع كار كردهاند كاسته شده و 361 هزار نفر به جمعيتي كه كمتر از 44 ساعت كار كرده اند و 1 ميليون و 168 هزار نفر به جمعيتي كه در هفته مرجع در سر كار خود حاضر نبودهاند، افزوده شده است.
_ اما ارزيابي جمعيت شاغل به تفكيك گروههاي عمده فعاليت بيانگر آنست كه بخش خدمات با 49.7 درصد بيشترين سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است و بخشهاي صنعت با 31.8 و كشاورزي با 18.6 درصد در رتبههاي بعدي قرار دارند. با نگاهي به جمعيت شاغل مشاهده میشود، جمعيت شاغل بخش كشاورزي بيش از 365 هزار نفر نسبت به بهار سال گذشته كاهش يافته که معادل 7.9 درصد رشد منفی است. همچنين بررسي جمعيت بخشهاي صنعت و خدمات نيز نشان ميدهد جمعيت بخشهاي مذكور در بهار 1399 نسبت به بهار 1398 به ترتيب به ميزان 402 هزار نفر و 733 هزار نفر كاهش يافتهاند بعبارت دیگر جمعیت بخشهای صنعت و خدمات در این فصل نسبت به فصل مشابه سال گذشته به ترتیب معادل 5.2 درصد و 6 درصد رشد منفی داشتهاند. اگر بخواهيم به صورت دقيقتر و جزئيتر بيان كنيم، به طور كلي از 20 گروه عمده فعاليتهاي اقتصادي، فقط 5 گروه فعاليتي با افزايش جمعيت شاغل در بهار 1399 نسبت به بهار1398 مواجه شدهاند و ساير گروههاي فعاليتي كاهش شاغلان را در دوره مورد بررسي تجربه كردهاند. لازم به ذكر است كه بيشترين ميزان افزايش جمعيت شاغل مربوط به گروه سلامت انسان و مددكاري اجتماعي است كه اين نيز خود شاهدي بر تاثير بيماري كوويد 19 بر بازار كار كشور در دوره مذكور است. بيشترين كاهش نيز مربوط به رشته فعاليتهاي كشاورزي، صنعت–ساخت، عمدهفروشي و خردهفروشي، حمل و نقل، آموزش و هتل و رستوران ميباشد.
_ گروههاي عمده شغلي شاغلان، بخش ديگري است كه مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج بهار 1399 نسبت به بهار 1398 گوياي آنست كه از 9 گروه عمده شغلي، 8 گروه با كاهش جمعيت شاغل روبرو شدهاند، بيشترين ميزان كاهش جمعيت شاغل در دوره مورد بررسي در گروه كاركنان ارائه خدمات و كاركنان فروش بوده است و درمقابل فقط گروه شغلي تكنسينها و كمك متخصصان با افزايش جمعيت شاغل مواجه شدهاند.
_ بررسي جمعيت شاغل به تفكيك وضع شغلي نشان ميدهد، در بهار امسال نسبت به بهار سال گذشته سهم كاركن فاميلي بدون مزد و كارفرمايان كاهش يافته است. در بررسي تاثيرات بيماري كوويد 19 بر بازار كار كشورها ملاحظه مي شود كه اين بيماري (پاندومي) به نحو متفاوتي بر بازار كار كشورها تاثير گذار بوده است. بدین صورت که در برخي كشورها نرخ بيكاري، در برخي ديگر نرخ مشاركت و در برخي سهم خروج از بازار كار را متاثر كرده است،كه اين بستگي به ساختار اشتغال و اقتصاد كشورها دارد. بعنوان مثال در سال 2019 در كشورهاي اروپايي و آمريكا و به نوعي كشورهاي توسعه يافته كه بيش از 80 درصد جمعيت شاغل به لحاظ وضع شغلي در طبقه مزد و حقوق بگيران قرار دارند نرخ بيكاري افزايش يافته است، اما از سوي ديگر سهم كاركنان فاميلي بدون مزد دركشورهاي اروپايي و آمريكا كمتر از 0.3 درصد و در كشور ما در بهار 1398 اين شاخص برابر 5.3 درصد بوده است، كه در بهار 1399 به 4.4 درصد كاهش يافته و به ميزان 1.1 درصد معادل 280 هزار نفر كاهش يافته كه سهم عمدهاي از اين افراد در واقع از بازار كار خارج شدهاند.
به گواه تحولات جهانی بازار کار، بخش عمدهای از موارد ذکر شده در مطالب فوق ميتواند متاثر از شيوع بيماري كوويد19 بر اقتصاد بازار كار در كشور باشد.
بررسی نرخ بیکاری جمعيت 15 ساله و بيشتر نشان میدهد كه 8/9 درصد از جمعیت فعال، بیکار بودهاند. بر اساس اين نتايج، نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. بررسي روند تغييرات نرخ بيكاري كل كشور نشان ميدهد كه اين شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (بهار 1398)، 1/1 درصد كاهش داشته است. شایان گفت است، چنانچه در مقدمه این گزارش ذکر شد، بررسي يك شاخص به تنهايي نماينده خوبي براي رصد بازار كار نميباشد بلكه بايد مجموعهاي از شاخصها را در كنار هم ديد تا بتوان سيماي درستي از بازار كار را به تصوير كشيد. همانطور که ملاحظه میشود در بهار سال جاري، بخش قابل توجهي از جمعيت از بازار كار خارج شده و به جمعيت غيرفعال افزوده شده است، به همين علت، در اين حالت كاهش نرخ بيكاري حاكي از شرايط مساعد براي بازار كار نيست؛ چرا كه زماني اين پديده ميتوانست مثبت باشد كه جمعيت شاغل (نسبت اشتغال) و نرخ مشاركت اقتصادي افزايش يافته باشد. اما در فصل بهار 1399 نسبت به فصل مشابه سال قبل اين پديده رخ نداده است و چنانچه اشاره شد، به دليل بحران جهاني بيماري كوويد 19 جمعيت شاغل كشور كاهش محسوسي داشته است...
برای مشاهده متن کامل این گزارش به فایل پیوست مراجعه کنید.
[1] .International Labour Organization (ILO)